کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب
 



واقعیت این است که مدل‌های دینداری امروز ، معرف انواع دینداری و نه ابعاد آن هستند ، فردی ممکن است به مسجد برود ، نماز بخواند ، درمراسم دعا و عزاداری شرکت کند و در مفهوم سنتی (کلاسیک) ، دیندار نامیده شود. درحالی که مفهوم دینداری، امروزه نسبی است و سنجش آن هم دشوار است . به همین دلیل مدل‌های دینداری با مشکل کمی‌سازی همه ابعاد دینداری ، حتی با جنبه‌ی باطنی آن رو به رو هستند . به عنوان نمونه ؛ رفتارهای مناسکی (بُعد عمل) ممکن است صرفاً به دلایل تظاهر ، مشارکت اجتماعی ، منفعت اقتصادی و سایر انگیزه‌های فردی بروز پیدا کند .
با توجه به اینکه مدل‌های دینداری که پس از دهه ۱۹۶۰ ظهور کردند ، به شدت تحت تأثیر مدل دینداری گلارک و استارک بوده‌اند ، اما برای سنجش دینداری براساس آموزه‌های اسلام ـ آن‌چه تحقیق حاضر به دنبال آن است ـ مدل گلاک و استارک نیازمند یک بُعد ضروری با عنوان «شرعیات» یا همان احکام عملی واجب است که مدل‌های برگرفته شده از مدل گلاک و استارک نیز به دلیل سنجش دینداری در دین مسیحیت ، فاقد این بعد هستند. به همین خاطر مدل گلاک و استارک با کمی دخل و تصرف در این پایان نامه، مورد استفاده قرار خواهد گرفت .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مدل‌های دینداری در ایران : طراحان مدل‌های دینداری اغلب عقیده دارند که مدل پیشنهادی آنان ، منحصر به سنجش دینداری پیروان دین خاصی نیست . با این حال یکی از مهم‌ترین ایرادهایی که در بیش‌تر موارد به این مدل وارد شده است ، محدود ماندن سنجه‌ها و گویه‌های پرسشنامه‌های آنان ، در حد محتوای درونی یک دین خاص است. بر این اساس ، محققان مسلمان نیز در پی دستیابی به مدلی متناسب با قابلیت‌های درونی اسلام بوده و هستند.
با کمی دقت در محتوا و قابلیت‌های درونی ادیان بزرگ و از جمله اسلام ، آن‌ ها را بسیار شبیه به هم است ، به همین دلیل مدل‌های سنجش دینداری در بسیاری از ابعاد محتوای یکسانی پیدا می‌کنند و غالباً در سه سطح به سنجش دینداری افراد می‌پردازند : «اولین سطح مماس با زندگی افراد یا همان اعمال و شعائر است . سطح درونی‌تر ایده‌ها و عقاید و بالاخره درونی‌ترین بخش تجربه دینی افراد است» (مجتهد شبستری، ۱۳۷۹ : ۱۱۸) .
در این پژوهش ابعاد دینداری اعتقادی ، مناسکی ، پیامدی و عاطفی ملحوظ شده است که سنجش این ابعاد با این پیش فرض که بر باروری موثر می باشد مورد توجه قرار گرفته است .
جامعه پذیری جنسیتی
امروزه با گسترش پدیده فمینستی با توجه به رواج بی حد و حصر رسانه های جمعی رویکرد متفاوتی در مقایسه با جوامع سنتی نسبت به زنان وجود دارد . در گذشته زنان را موجود صرفا مادر و با ویژگی زایش و مراقبت از فرزند و خانه دار می شناختند . اما اکنون زنان با فعالیت در عرصه های اجتماعی وضعیتی متفاوت پیدا کرده اند البته تغییر رویکرد مردان نیز نسبت به این قاعده غیر قابل انکار می باشد . با این توصیف نگاه مردان و زنان به وضعیت جنسیتی و یا به عبارتی چگونگی اجتماعی شدن جنسیتی نقش مهمی در فرزندآوری ایجاد می کند که در این تحقیق به عنوان متغییر مستقل قابل بررسی می ناشد لذا در اینجا به تئوریهای مرتبط اشاره خواهد شد .
جامعه پذیری فرایندی است که افراد نگرش ها ، ارزش ها و رفتارهای مناسبی را به عنون عضوی از یک فرهنگ ، درونی می کند ( شافر[۳۵]، ۱۹۹۲؛به نقل از صحرائیان،۱۳۸۹) . به عبارتی دیگر فرایند آموزش ارزش ها ، تشکیل طرز تلقی ها و فراگیری رفتارها ی متناسب با هنجار های پذیرفته یک جامعه ، جامعه پذیری نام دارد . با تحقق این فرایند فرد هویت یا من اجتماعی می یابد ( ساروخانی ،۷۴۲:۱۳۷۰) . در این باره ، می توان نقش های جنسیت را به عنوان رفتارهای مورد انتظار ، نگرش ها ، وظایف و رجحانهایی که که یک اجتماع به هر جنس نسبت می دهد ، تعریف کرد . بنابراین عوامل جامعه پذیری نقش مهمی در انتقال باورهای قالبی جنسیتی به عهده دارند (گرت[۳۶]، ۱۳۸۰ : ۴۹-۴۴ ) .
جامعه پذیری جنسیتی فرایند بازتولید نابرابری‌های جنسیتی است زیرا گذار جوامع از وضعیت سنتی به مدرن و ضرورت تغییر ساختارها و ارزش‌های کهن و باز تعریف هویت انسانی زنان و مردان باعث شده تا این مهم نیازمند بررسی‌های جامعه شناسان و صاحبنظران علوم اجتماعی به عنوان یک موضوع باشد . گذار جوامع از سنتی به مدرن، مستلزم تحولاتی در ساختارهای کهن جوامع است و عقاید و نگرش‌های متفاوتی را نسبت به گذشته ایجاد می‌کند . این امر به بازتعریف هویت انسانی و اجتماعی زنان و مردان منتهی می‌شود . از پیامدهای این مسئله ، پرسش برانگیز شدن ساختارها و ارزش‌هایی است که تبعیض و نابرابری جنسیتی بین زنان و مردان را بدیهی می‌شمارد . نابرابری‌هایی که روزگاری ذاتی و طبیعی تلقی می‌شد ، پایگاه خود را در ذهن و فکر زنان از دست داده و مشروعیت آن، حتی در دور افتاده‌ترین نقاط در حال فرو ریختن است . این پدیده با تاثیر متقابل ، به تحولی در الگوی جامعه پذیری نقش‌های جنسیتی منجر می‌شود که تا امروز استحکام بخش تبعیض جنسیتی در جوامع بوده است . چرا که جامعه پذیری جنسیتی با نهادینه کردن نابرابری از یک سو و تداوم بخشیدن به آن در نسل‌های آینده از سوی دیگر می‌تواند در حکم بستر اصلی نابرابری جنسیتی شناخته شود . طبق الگوی جامعه پذیری جنسیتی که در آن مردگونگی ارزش محسوب می‌شود ، ز
نان موجوداتی تابع و مطیع در ساختار مردسالار خانواده‌اند و در حوزه‌های خصوصی خانواده محصورند و مردان در دنیای عمومی حضور و اشتغال دارند .
جامعه پذیری نقش‌های جنسیتی ، که خود نوعی از جامعه پذیری است ، بدین معناست که چگونه دختران و پسران امتیازات و رفتارهای مناسب از نظر جنسیتی را که بر نگرش جنسیتی آن‌ ها اثر می‌گذارند فرا می‌گیرند . جامعه شناسی جنسیتی از خانواده شروع می‌شود و با عوامل دیگری چون نظام آموزشی ، رسانه‌ها و گروه همسالان بسط می‌یابد . نحوه برخورد والدین با فرزندان باعث می‌شود ویژگی‌هایی همچون پرخاشگری ، موفقیت ، رقابت ، اتکای به نفس و استقلال بیشتر از پسرها مورد انتظار باشد و همچنین بیشتر به آن‌ ها توصیه می‌شود که برای احقاق حق خود ایستادگی کنند . در عوض از دخترها انتظار می‌رود که سازش کنند ، صلح جو باشند ، اختلافات را نه با جنگ و جدال بلکه با صحبت حل وفصل کنند، مهربان و مراقبت کننده باشند . با وجود تمام دگرگونی‌های گسترده نهادی و فرهنگی در سبز فایل، خانواده هنوز از قدرت بالایی در اجتماعی کردن کوکان برخوردار است . این قدرت در سطوح مختلف جامعه شناسی جنسیتی نمود بیشتری می‌یابد . چرا که خانواده با محدود کردن نقش های جنسیتی دختران نه تنها باعث پذیرش جنس دوم بودن دختران می‌شود ، بلکه با محدود کردن خلاقیت‌ها ، عرصه‌ها و ابعاد زندگی ، عملا شکل گیری شخصیت دختران را مطابق با الگوهای مورد نظر طراحی می‌کند.
اصولاً جامعه شناسان ، عوامل جامعه پذیری را به چند بخش عمده تقسیم می کنند : خانواده ، مدارس و رسانه ها . این عوامل ، معمولا از زنان تصویری مطیع ، منفعل ، عاطفی ، وابسته و از مردان تصویری مستقل ، استوار ، شایسته ، توانا و مصمم تصویر کردند. تا جایی که تحقیقات نشان داده ، زنانی که در خانواده پدری مطیع و فرمان بردار بوده اند در خانواده شوهر نیز مطیع اند . لذا جامعه پذیری عاملی است که نگرش افراد را درباره رفتار جنسی تحت تاثیر قرار می دهد. در این ارتباط ، دیدگاه های جامعه پذیری و گرایش های نقش ، معتقدند که رفتار و نقش مناسب برای مردن و زنان تا حدی به آموزه هایی بر می گردد که در طول جامعه پذیری داشته اند. بخشی از قدرت تصمیم گیری در خانواده به کارکرد نقش های سنتی جنس مذکر و مؤنث برمی گردد . به اعتقاد ریتزر در چنین جامعه ای ، از زنان انتظار می رود که نسبت به مردان نقش مطیع را بازی کنند . البته تا حدی در چنین شرایطی زنان نقش جنسی سنتی پایگاه مطیع بودن را می پذیرند . این امر حتی در قلمرو انتخاب تعدد فرزند توسط مردان بدون در نظر گرفتن توانایی زنان وجود دارد . بر اساس تحقیقاتی که در گروه های کاری انجام پذیرفته ، نشان داده شده که همان گونه که مردان به طور مستقل جامعه پذیر می شوند ، به همان نسبت از نفوذ بیشتری نسبت بر زنان برخوردارند و درمقابل ، زنان اعتماد به نفس کمتری دارند . در این ارتباط، زنان احساس وابستگی و انفعال بیشتری در حضور مردان می کنند. البته ریترز اضافه می کند که در شرایط کنونی این پایگاه مطیع بودن در اکثر زوج ها در حال تغییر است و ایده ی برابر طلبانه در امر ازدواج در حال رایج شدن است. ورود زنان به عرصه کار با پذیرش نقش های جنسی سنتی توام است. به اعتقاد لسلی از دهه ۱۹۷۰ به بعد ، خود آگاهی درباره نقش های زناشویی بوجود آمده که انتظارات نقش های زناشویی نیز در این امور تغییر یافته است که این آگاهیها بر باروری و تعدد فرزند موثر می باشد .(ویتن،۱۹۹۴؛ساث و اسپتز،۱۹۹۴؛ریتزر،۱۹۷۹؛پو و همکاران ،۱۹۸۳؛لسلی،۱۹۸۰؛به نقل از صحرائیان ،۱۳۸۹ :۴۵-۴۶).
زنان و مردان در تمام جوامع نقش های متفاوتی را بر عهده دارند اکثر این تفاوت نقش ها و نه همه آنها نتیجه انتظاراتی است که جامعه به دلیل نگرش خاص فرهنگی خود نسبت به این دو قشر دارد . بی تردید بعضی از نقش ها به دلیل ویژگی های بیولوژیکی زن ، به او اختصاص دارد . بنابر این می توان گفت نقش هائی که ، یک زن در جامعه ایفا می کند برخی جنسی است ، مثل بارداری ، شیردادن به نوزاد ، و … برخی جنسیتی است ، و از طریق جامعه به زن تحمیل می شود در حالی که مردان نیز می توانند از عهده انجام آن بر آیند ، مثل آشپزی ، تربیت کودک ، و … . همه افراد از سنین کودکی و قبل از آن که معنی دختر یا پسر بودن را بفهمند از طریق فرایند جامعه پذیری شروع به یادگیری این نقش ها می کنند ( چابکی ،۲۱:۱۳۷۶) . هر چند فرزندآوری ویژگی بیولوژیکی زنان می باشد اما تعدد زایش بستگی به شناخت جایگاه خود و فعالیت در عرصه اجتماعی دارد .
افراد معمولا بر اساس جنسیت خود در فرآیندی خاص اجتماعی می شوند . مسلما اجتماعی شدن بر مبنای جنسیت ، تبعیض جنسیتی را نیز با خود منتقل می کند( بلوتی ،۸۵:۱۳۸۱) . اصولا جامعه شناسان عوامل یا کد گذاران جامعه پذیری را به چند دسته عمده همانند خانواده، مدارس و رسانه های گروهی تقسیم می کنند ( سارو خانی ، ۷۴۴:۱۳۷۰) . از طریق این عوامل پسران ویژگی ها شخصیتی استقلال ، مدیریت ، شجاعت ، و … می آموزند و یاد می گیرند ، که چگونه دارای نقش مسلطی باشند و برای استقلال و خودمختاری خود بکوشند ، در حالی که دختران ویژگی هایی چون منفعل ، مطیع ، عاطفی بودن را یاد می گیرند و می آموزند که چگونه به عنوان جنس دوم عمل کنند و زندگی حمایت شده ای داشته باشند .
بر این اساس تغییر نگاه به وضعیت زنان در جامعه چه از سوی مردان و چه از سوی زنان شاید یکی از اساسیترین محور کاهش موالید باشد. زیرا با ورود زنان به عرصه اجتماعی و تغییر جایگاه
شان به لحاظ فرهنگی، تحصیلی و اقتصادی و بعضا سیاسی در جامعه ایران زایش متعدد و خارج از عقلانیت موثر واقع شده است . این نوع جامعه پذیری بر تصمیمات فرزندآوری نقش مهمی دارد زیرا امروزه تصمیم برای امر فرزندآوری علاوه بر قاعده فیزیولوژیک در یک فرایند عقلانی و گفتمانی، والدین تصمیم به داشتن فرزند خواهند کرد .
مد گرایی
بدون تردید مد پدیده جهانی و موجود در طول تاریخ است و جامعه امروز ایران نیز ناگزیر از پذیرش این پدیده می باشد . اینکه چگونه پدیده مد بر فرزندآوری اثر دارد موضوعی قابل بحث می باشد . از آنجا دختران جوان امروزی که با بدنی به اصطلاح باربی و با انواعی از رژیم های غذایی و لاغری و انواعی از جراحیهای زیبایی ، سعی در حفظ ظاهری زیبا و جذاب دارند قاعدتا بارداری و تغییرات حاصل از آن چه در حین بارداری و چه پس از آن برای آنها نگران کننده می باشد . به همین منظور اغلب نسل جوان که انتظار داشتن فرزند از آنها می رود این امر را به زمان های بعد یا انصراف از این مقوله می دهند . مضافا اینکه نوع پوششهای مد امروز نیز در رواج عدم تمایل به باروری نیز مزید خواهد بود بنابراین در این پژوهش متغییر مد گرایی لحاظ شده تا نقش آن را در تمایل به باروری شناخته شود و تبعا در اینجا به بعضی از تئوریهای مدگرایی اشاره می شود .
بوردیو: از دیدگاه بوردیو جامعه شناس معاصر، جامعه به منزله فضای اجتماعی بازنمای می شود . وی فضای اجتماعی را جایگاه رقابتی شدید و بی پایان می داند که در جریان این رقابت ها تفاوت های ظهور می کند که ماده و چهارچوب لازم برای هستی اجتماعی را فراهم می کند . بوردیو فضای اجتماعی را به میدان هایی تشبیه می کند مانند میدان سیاسی، میدان علمی و معتقد است میدان ، فضای روابط میان کنشگران است . میدان ها به واسطه اعمالی که در آنها پی گرفته می شود شناسایی شده و از بقیه میدان ها متمایز می شوند . او میدان را اصولا به عنوان پایه نبرد در نظر می گیرد و معتقد است که میدان ، میدان کشمکش هاست . او می گوید میدان قدرتی است که تصمیمات شخصی خود را بر کسانی که وارد آن می شوند تحمیل می کند . در مرحله دوم صحنه کشاکشی است که کنشگران و نهادها از طریق آن در پی حفظ یا بر اندازی نظام موجود توزیع سرمایه هستند( واکووانت ،۱۳۷۹) .
با بررسی و تعمق در نظریه بوردیو می توان اینگونه تصور کرد که مد و مدگرایی می تواند به عنوان یک نوع سرمایه نمادین در عرصه فعالیت ای اجتماعی مطرح باشد. به عبارتی از دیدگاه بوردیو پرستیژ ، غرور و افتخار، جزو گونه های سرمایه نمادین قرار دارند که از منظری می توانند با مد گرایی ارتباط تنگا تنگی داشته باشند و به صورت متقابل بر یکدیگر تاثیر بگذارند. چرا که در نوع تفکر امروزی مد ، مدل های روز می توانند باعث پرستیژ ، غرور و افتخار اشخاص میشود و به دنبال آن در متمایز کردن جایگاه اجتماعی آنها نقش بسزایی داشته باشد . اما بوردیو مفهومی دیگر را نیز در عرصه اجتماعی به چالش می کشد که می تواند ارتباط ویژه ای با مد و مدگرای داشته باشد و آن سلیقه است . بوردیو معتقد است که سلیقه یک عملکرد است که یکی از کارکردهایش این است که به افراد ادراکی از پایگاهشان در نظام اجتماعی می دهد . به عبارتی سلیقه آنهایی را که ترجیح های همسانی دارند به هم نزدیک می سازد و این افراد را از افراد دیگری که سلیقه های متفاوت با آنها دارند متمایز می سازد . بدین سان انسانها از طریق کاربرد ها و دلالت های علمی سلیقه چیزها را طبقه بندی می کنند و در این فراگرد خودشان را نیز طبقهبندی می کنند(ریتزر،۱۳۷۹) .
بوردیو معتقد است که سلیقه امری اجتماعی است و معتقد است که سلیقه به حیثیت اجتماعی و جایگاه افراد در جامعه بستگی دارد (دوریته ،۱۳۸۳) . او معتقد است که جدایی از برخی حس پذیری ها ی درونی منحصر به فرد و مشخص است . سلیقه یک توانایی اجتماعی است که از تربیت و پرورش طبقاتی ناشی می شود . وی معتقد است که سلیقه نشان دهنده پیوند میان بعضی محصولات و مصرف کنندگان آنها در یک فضای اجتماعی طبقه بندی شده را نشان می دهد( جنکینز،۹:۱۳۸۵) . پس به عبارتی با بررسی نظریه بوردیو در مورد سلیقه که آن را امری اجتماعی و مربوط به طبقه بندی اجتماعی می داند می توان به نگاه طراحان مد به ذائقه طبقات بالای جامعه معتقد تر شد . چرا که از منظر دیگر طبقات جامعه ذائقه یا سلیقه افراد طبقه بالا از مطلوبیت بیشتری بر خوردار است و به همین جهت نگاه طراحان مد و مدگرایی بیشتر به سلیقه طبقات بالا و مرفه جامعه معطوف خواهد بود و کاهش فرزند آوری نه تنها خود می تواند به عنوان مدی در زمانی مطرح شود این امر با توجه به طبقات اجتماعی مورد توجه می باشد .
اما بوردیو نظریه ای را در مورد پدیده مصرف مطرح می کند و در کتاب تمایز می گوید: اقتصاد جدید طالب دنیای اجتماعی است که در آن مردم به همان اندازه که بر اساس ظرفیتشان در تولید ارزیابی می شوند بر حسب ظرفیتشان در مصرف نیز ارزیابی خواهند شد ( فاضلی،۱۳۸۲) . اگر مفهوم مدگرایی را با مصرف گرایی مترادف فرض کنیم به نظریه بوردیو درباره مصرف گرایی بیشتر نزدیک خواهیم شد چرا که بوردیو می خواست مفهوم منزلت اجتماعی و استفاده ای که گروه های منزلتی از الگوهای خاص مصرف به مثابه راهی برای مجزا کردن روش زندگی یکی از دیگری کنند را با این ایده ترکیب کند که مصرف متضمن نشانه ها ، نمادها، و ارزش هاست . بوردیو معتقد است که مصرف را نباید به عنوان اعضای یک دسته از نیازها یی که از نظر زیستی ریشه دارد تحلیل ک
رد ( باکاک ،۱۳۸۱) .
با توجه به نظریه بوردیو تمایل به فرزندآوری بر اساس مد و سلیقه قابل تبیین می باشد . امروزه مدگرایی بویژه بین زنان در کاهش فرزندآوری می تواند به عنوان یک عامل مطرح شود زیرا مد ارتباط مستقیمی با نگاه زنان دارد .
زیمل: زیمل در مقاله ای تحت عنوان ( مد پدیده ای برای طبقه متوسط جامعه ) اشاره می کند که طبقات بالای جامعه به جهت اینکه آگاهانه محافظه کار هستند و همچنین طبقات بالای پایین به خاطر محافظه کاری آگاهانه اشان بسیار کمتر تابع تغییرات سریع در جریان مد هستند . این به آن معناست که طبقه متوسط جامعه نسبت به دیگر طبقات پیروی بیشتری از مد دارند . زیمل معتقد است قشر کارگر جامعه به محض اینکه سطح زندگی خود را از سطح تامین ضروریات زندگی بالاتر ببیند ، مد مخصوص به خودشان را ایجاد می کند و این علامت تحرک اجتماعی است .
مد و زن از دیدگاه زیملزیمل معتقد است که مد رابطه مستقیمی با زنان دارد . از دیدگاه او در تغییر به سوی مدرنیته ، شکوفایی و تحرک از زنان سلب شد و این امر باعث شد تا این تنوع ، شکوفایی را در پدیده مد جست و جو کنند و به همین خاطر هم هست که سرعت تغییرات مد در کالاهای مربوط به زنان بیش از کالاهای مربوط به مردان است .
مد و تکرار از دیدگاه زیمل: در جریان تغییرات مد می توان شاهد یک دوره تسلسل وار بود و مشاهده می شود که معمولا هرچند سال یک بار مدی تکرار می شود و به محض اینکه مد قدیمی تا حدی فراموش شود دوباره این مکان وجود دارد که تکرار شده و رواج پیدا کند . همین گسترش مد های در حال تغییر باعث تشویق به تولید جنس ارزانتر می شود و در اغلب موارد کالاها و اجناسی که مد می شوند یا اصلا فایده ابزاری ندارند یا از فایده خیلی کمی بر خوردارند .
مد پیامد مدرنیته: زیمل علاوه بر مدهای کالایی به مد های زبانی و لغوی نیز اشاره میکند و نهایتا معتقد است که مد از پیامدهای مدرنیته است و در واقع مدرنیته باعث دگرگونی و تغییرات سریع در مد شده است و این مدرنیته است که سرعت و تنوع را در دل خود برای ما به ارمغان آورده است .
مد همرنگی و تمایز: از نظر زیمل، مد یک کشش هیجانی خاص اساسی نسبت به شرایط اجتماعی وجود و از هستی انسانی سرچشمه می گیرد ، از یک طرف هرفردی به تقلید کردن از دیگران تمایل دارد و از طرف دیگر همچنان به متمایز شدن از دیگران متمایل است . بدون شک بعضی از افراد بیشتر به تقلید و بنابراین تطابق گرایی مایلند در حالی که دیگران به تمایز و بنابر این نامتعارف بودن و اختلاف داشتن علاقه دارند اما جریان و تغییرات پی در پی مد به هر دو تمایل متناقض نیاز دارد . نظرات زیمل در رابطه با نقش تقلید در مد به صورت جزئی از فرایند تشخیص اجتماعی با نظرات بیشتر پروژه هایی که معتقد به خصوصیات مد هستند مطابقت دارد . مد صورتی از تقلید و بنابراین صورتی از تشخیص اجتماعی است . ولی در عین حال ضمن دگرگونی مستمر خود یک زمان را از زمان دیگر و یک قشر را از قشر اجتماعی دیگر متمایز می کند . مواردی که مربوط به طبقه اجتماعی است متحد کرده و آنها را از دیگران منفک می سازد . در نتیجه این انتخاب است که مد به وجود می آید و هنگامی که توده مردم در تلاش خود برای از بین بردن تفاوتهای ظاهری مربوط به طبقه اجتماعی از آن تقلید می کند و این مد را به خاطر یک شیوه مردم پسند جدید رها می سازد . خصوصیات واقعی مد ایجاب می کند که در یک موقع به وسیله بخشی از یک گروه معین یعنی اکثریت که صرفا در مسیر پذیرش آن هستند به مرحله اجرا در می آید به مجرد آنکه یک نمونه از مد مورد قبول عام قرار گرفت دیگر از آن به صورت مد سخن نمی گویند.
بر طبق این نظریه مد ابتدا به وسیله طبقات بالا ایجاد می شود و به طبقات پایین القا می کند و طبقات بالاتر برای اینکه همیشه تمایز و تفکیک خود را از طبقات پایین تر نشان دهند همیشه به دنبال مدهای جدید می باشند(دهقانی،۴۵:۱۳۹۱) . هرم جامعه با تعداد کم مردم در طبقات بالا و افزایش تعداد جمعیت در طبقات متوسط و پایین تصور شده است . در هر جامعه جدیدترین اطلاعات مد فقط برای طبقات بالا قابل دسترسی است . بنابراین مد از نظر زیمل به طور کلی دارای دو جنبه تفکیک پذیری و تقلید پذیری است . گروهی برای اینکه خود را از دیگران بالاتر بدانند به ایجاد مد طبقات بالا می پردازند و به نوعی تفکیک و تمایز خود را از دیگر طبقات نمایان می سازند . اما گروهی که طبقات پایین تر هستند برای اینکه خود را با طبقه بالاتر همانند سازند به تقلید از شیوه های رفتاری طبقه بالاتر پرادخته و نوعی تقلید انجام می دهند .
بدون تردید مدگرایی بین جوانان امروز کشور که قطعا زوجین صباحی دیگر را تشکیل می دهند رواج یافته است. مدگرایی در حوزه شخصی اعم از آرایش و پیرایش ، وضعیت بدن ، نوع پوشش ، نوع استفاده از امکانات و لوازم منزل همگی بیانگر گرایشی در جوانان است که بطور قطع بر میزان زایش و تعدد فرزندان اثر گذار خواهد بود . شاید این قضیه را بتوان به دو صورت تحلیل کرد یکی حفظ وضعیت ظاهر و دومی دستیابی به آرمانهای مد که هر روزه تغییر می یابد.
تقدیرگرایی
همواره جوامع بشری حوادث و رخدادهای زندگی خصوصی و اجتماعی خود را به عوامل ماوراء نسبت دادهاند. شاید بارها از زنان و مردان متعدد شنیده شده که صاحب فرزند شدن با تقدیر و سرنوشت همراه بوده است. و همیشه تعداد فرزندان خود را با این رویکرد که هر که را دندان دهد نان دهد. بدو
ن تردید گرایشات تقدیری بر تمایل به فرزند آوری نقش دارد. لذا در اینجا به تئوری اسکارلوئیس به عنوان اندیشمندی که تئوری فقر را با نماد واضح تقدیر گرایی بررسی میکند، اشاره میشود .
دیدگاه اسکارلوئیس[۳۷] : اسکارلوئیس مردم شناسی است که کوشید فقر و ویژگی های آنرا بصورت یک فرهنگ یا دقیق تر خرده فرهنگ بشناسد . خرده فرهنگی که ساخت و جهتی برای خود دارد و به صورت یک روش زندگی در خانواده از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد . این خرده فرهنگ مختص به منطقه خاصی نیست بلکه در هر جا که این روش زندگی حاکم باشد همانند یهای آشکار میان ساخت خانواده ، روابط میان افراد نظام ارزشها به چشم میخورد (پیلتن ، ۱۳۷۹: ۴۶) . اسکارلوئیس معتقد است که فرهنگ فقر و موقعیت های متفاوتی می تواند بوجود آید ولی بیشتر در جوامعی رشد می یابد که دارای شرایط زیر باشد :
جوامعی که دچار نوعی دگرگونی و تحول در ساختار اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی را تجربه کرده اند .
جامعه در نوعی تقابل فرهنگی قرار گرفته باشد ، تقابل در اثر مهاجرت و یا در اثر تصادم دو پاره فرهنگ در یک جامعه ، گروه ها و طبقات در جریان والانسهای مثبت و منفی دو فرهنگ ( خودی – میزبان) قرار دارند .
فرهنگ فقر خاص کسانی است که در طبقات فرودست جامعه قرار دارند و از موقعیتی پست در ساخت طبقاتی جامعه برخوردارند .
احساس بیگانگی اجتماعی در آنها
غالبا بی سواد و کم سواند
تحرک طبقاتی و مکانی کمتری دارند.
از ارزشهای طبقه متوسط کم و بیش آگاه ولی بر اساس این ارزشها زندگی نمی کند .
از سوی گروه های اجتماعی دیگر ( بویژه طبقات بالای جامعه میزبان) مورد تبعیض قرار می گیرند .
در گروه های شغلی پائین با دستمزد کم قرار دارند و معمولا کار ثابت و دائمی ندارند .
از بنیه مالی و اقتصادی ضعیفی برخوردار بوده و منابع درآمدی محدود داشته و با کمبود دائمی پول روبرو هستند و پس اندازی ندارند .
فقدان توانایی و امکانات و منابع مادی و اقتصادی از شرکت موثر آنان در نظام اقتصادی می کاهد .
عادت به گرو گذاشتن اشیاء شخصی و وام گرفتن از ربا خواران محلی دارند .
معمولا اسباب و اثاثیه و لوازم زندگی مستعمل و دست دوم خریداری می کنند .
مواد غذایی را به اندازه مصرف روزانه و به مقدار اندک و چندین نوبت در روز خریداری و عادت به ذخیره مواد غذایی در منزل ندارند .
منازل مسکونی خراب و فاقد امکانات زندگی دارند .
ازدحام و در هم جوشی مردم در محلات خصوصا گردهم آیی های همسایگی زنانه و سرکوچه توسط مردان و جوانان .
مرکزیت خانواده به عنوان عمده ترین نهاد و سازمان اجتماعی پیرامون افراد .
کوتاهی دوران کودکی
محروم بودن فرزندان از حمایت ها و سرپرستیهای عاطفی ، مالی ، تحصیلی و ….

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 12:48:00 ب.ظ ]




رواقیون در مقابل آموزههای ارسطویی، اندیشهی برابری انسانها و بهرهمندی آنها از قوهی تعقل را مطرح کردند و از این جهت به نظر آنان شرط اولیهی اجرای عدالت درنظرگرفتن برابری اساسی همهی آدمیان بود (بشیریه، ۱۳۸۲). در واقع رواقیون برای اقوام و ملل، اختلافی قایل نبودند و همهی افراد را متساوی میدانستند و از این جهت که همه، فرزند جهان هستند به همین علت هم برده گرفتن را جایز نمیشمردند (فروغی، ۱۳۸۸). مارکوس اورلیوس امپراطور رواقی مرامِ روم معتقد بود که آدمیان در قوه عقل مشترکاند ازاینرو این اشتراک آنان را شهروندان مملکت واحدی ساخته است که رواقیون براساس همین قوهی عقل مشترک، قانون اخلاقی عام و جهانشمولی داشتند که همگان میتوانستند آن را به قوهی عقل خود دریابند و قواعد عدالت از همین قانون اخلاقی عام استنتاج میشد (بشیریه، ۱۳۸۲).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

رواقیون معتقد بودند که همه آدمیزادگان به طور یکسان کمال پذیرند و میانشان هیچگونه امتیاز نظری وجود ندارد اما تنها فرزانگان از این حقیقت آگاهاند وهم فرزانگان هستند که خود را شهروندان جهان می دانند (کناریزاده، ۱۳۸۵).
۲-۱-۶- اپیکوریان
اپیکوریان معتقد بودند که عدالت آن چیزی است که موافق احتیاجات و مصلحت آدمی است (همان).
۲-۱-۷- قرون وسطی
در قرون وسطی شاهد جنگافروزیها و قدرتطلبی حکومتهای قدرتمندی هستیم که به هر نحوی می‌کوشیدند دنیا را به تسلط خود درآورند. در این میان کلیسا روز به روز بر قدرتش افزوده میشد تا آنجا که استقلال فکر و آزادی رای را از دیگران سلب کرده بودند. مباحث عقلانی درکل قرون وسطی تعطیل شد و آنچه هم در آن دوران گفته میشد تحت تاثیر مباحث اصلی یعنی رستگاری، اجرای احکام خداوند، مشروعیت حکومت کلیسا و …. قرار گرفت. در این دوران قانون الهی معیار همهی قوانین بشری و اساس عدالت و انصاف بهشمار میرفت، قوانینی که در جهت منافع کلیسا وضع میشد تا جایی که اگر کسی یا کسانی از تعلیمات آنان سرپیچی میکردند سزاوار مجازات و تکفیر بودند. ازاینرو آزادی، برابری و مساوات به شکل بارزی و با توجیه برتری اصول و تعلیمات دینی بر عقل زیر پا نهاده میشد (فروغی، ۱۳۸۸).
بعد از قرون وسطی که حیات علم و ادب تجدید یافت و احوال اهل علم دگرگون شد صاحبنظرانی هم نیز برای تجدید فکر و استقلال رای، دل قوی ساختند اما هنوز هم در این دوران یعنی قرون شانزدهم و بلکه هفدهم مفاهیم عدالت، برابری، آزادی، داد و غیره رسماً گسترش نیافته بود و آزادی قلم و عقیده نیز حاصل نشده و در همین دوران بسیاری از صاحب‌نظران و اندیشمندان آزار دیدند (همان). در دوره قرون وسطی بحث عدالت جزیی است و به زعامت کلیسا ـ که نماینده مذهب است ـ محدود می شود.
۲-۱-۸- آگوستین
آگوستین عدالت را به مطابقت با نظم تفسیر میکرد و اعتقاد داشت که در شهر دنیا نمیتوان دستورالعمل صادر کرد و آن چه جامعه را پایدار نگاه میدارد، عدل است (کناریزاده، ۱۳۸۵).
در سدهی هفدهم حکمای بسیاری پا به عرصهی ظهور نهادند و مفاهیم عدالت و برابری رنگ تازهای به خود گرفتند. در این میان به شرح نظریات فیلسوفان سیاسی سبز فایل میپردازیم.
۲-۱-۹- توماس هابز
هابز از برجستهترین فیلسوفان سیاسی سبز فایل است. به عقیدهی هابز آنچه نیک و داد است، چیزی است که مصلحت و خیر شخص در اوست و به این دلیل که انسان خودخواه است هرچه میخواهد برای خود میخواهد و به ضرر دیگری بنابراین همه با همه در جنگ هستند پس برای اینکه امنیت استقرار یابد باید هرکس از حق طبیعی خویش یعنی آزادی صرفنظر کند و پایبند عهد و پیمان شود ازاینرو قوانین وضع میشود و مردم خود را به آن مقید می‌نمایند. در نتیجه برای تفویض امور خویش و امنیت و صلح، قدرت و اختیار تام را به یک نفر میدهند (فروغی، ۱۳۸۸).
تاسیس مفهومی از عدالت براساس چنین برداشت نسبیگرایانه، ذهنگرایانه و مادی‌گرایانه‌ای کار دشواری بود. به نظر هابز در وضع طبیعی یعنی در شرایطی که دولت وجود ندارد، رقابت پایانناپذیری میان انسانها برای قدرت، ثروت و امنیت درمیگیرد چراکه هرکس درپی منافع خویش است. در این وضع طبیعی قطعاً قانون، اخلاق، انصاف و عدالت معنایی ندارد. پس آدمی به حکم عقل در جستجوی صلح برمیآید و پذیرش دولت و وضع مدنی از طریق قرداد اجتماعی همان تن دادن به صلح است و مرجع حاکمیت نیز از طریق مجازاتِ کسانی که قانون‌شکنی میکنند، صلح را برپا میدارد و زمانی که چنین مرجعی باشد عدالت معنا مییابد و عدالت همان حفظ و رعایت قرارها و قراردادها میشود (بشیریه، ۱۳۸۲).
در حقیقت هابز برخلاف غالب مدافعان حکومتهای استبدادی معتقد است که افراد بشر طبیعتاً با هم مساویاند. در حال طبیعی یعنی قبل از آنکه دولتی به وجود آمده باشد از اینرو در حال طبیعی نه مالکیت وجود دارد و نه عدالت و نه بیعدالتی بلکه فقط جنگ وجود دارد و در نتیجه به زعم هابز عدالت زمانی معنا مییابد که دولت تاسیس میگردد (راسل، ۱۳۹۰).
۲-۱-۱۰- اسپینوزا
با وجود اختلافات بسیار میان آرا هابز و اسپینوزا، نظریهی سیاسی اسپینوزا بیشتر از هابز گرفتهشده است. اسپینوزا معتقد است که در حالت طبیعی خطا و صواب وجود ندارد و خطا در سرپیچی از قانون به وجود میآید. وی همچنین با هرگونه طغیانی علیه دولت حتی دولت بد مخالف است چراکه به زعم وی مقاومت با زور در برابر دولت عواقب بدی بار میآورد. در مورد دموکراسی مخالف هابز است و معتقد است دموکراسی نمیتواند محصول طبیعیترین شکل یک حکومت باشد (راسل، ۱۳۹۰). به عقیدهی اسپینوزا، انسان در بعد امیال طبیعی نمیتواند از ارادهای آزاد برخوردار باشد. به طور کلی، وی انسان را جزیی از نظام عقلانی کلیتر میداند که آن نظام مظهر عین عدالت است (بشیریه، ۱۳۸۲).
۲-۱-۱۱- هیوم
گرچه دیوید هیوم یک فیلسوف سیاسی مصطلح نیست اما برخی از دیدگاه های او در تفکر سیاسی اثرگذار بودهاست از آن جمله نظریات او دربارهی فضیلت عدالت. برخلاف تصور مرسوم و رایج آن زمان، هیوم عدالت را یک فضیلت و ارزش ذاتی نمیدانست و فضیلت بودن آن را به وجود شرایطی خاص مشروط میداند (واعظی، ۱۳۸۴). فیلسوف معروف قرن هجدهم انگلستان معتقد بود که عقل نمیتواند مبنای اعمال اخلاقی و عادلانه باشد بلکه احساسات اخلاقی و عدالت‌طلبانه، حوزهای خاص و جداگانه از عقل دارند (بشیریه، ۱۳۸۲). اساساً هیوم معتقد است در جایی که قوانین و تنظیمات- که محصول قرارداد و توافق بشری هستند- وجود ندارند، موضوعی برای طرح مسیلهی عدالت وجود نخواهد داشت پس عدالت، وصف قوانین و قواعدی است که افراد جامعه در شرایط خاصی برای حفط منافع خویش به کار میبرند. از اینرو در نزد هیوم عدالت ارزش و فضیلت مطلقی نیست که تابع شرایط خاصی نباشد و در همهی شرایط مطلوبیت داشته باشد بلکه تنها در مواردی که افراد احساس میکنند نیازمند قوانینی هستند که چارچوب روابط آنها را مشخص کند، عدالت موضوعیت مییابد (واعظی، ۱۳۸۴).
با این توضیح اجمالی روشن میشود که هیوم ریشهای درونی اعم از عقلانی و احساسی برای عدالت قایل نیست بلکه به گفتهی هیوم ریشهی عدالت را باید در جایی جستوجو کرد که نیاز آدمی به قانون را توجیه کند زیرا زمانی مبحث عدالت و بیعدالتی و پرسش از اینکه چرا باید عادل باشیم مطرح میشود که فرد در جامعهای زندگی کند که قوانینی در آن وجود دارد. هیوم همچنین برای عدالت شرایطی برمیشمارد که به عقیدهی وی وجود این شرایط موجب سودمندی در عدالت و در نتیجه اتصاف عدالت و قوانین آن به فضیلت میشود. اولین شرط عبارت است از کمیابی معتدل[۱۳] به این معنا که اگر چیزی اساساً کمیاب نباشد؛ یعنی به وفور یافت شود و تقاضا و خواست بشر را به طور کامل و آسان برآورده کند، مانند هوایی که تنفس میکند، دیگر نیازی به تقسیم عادلانه آن نیست و از طرف دیگر اگر کمیابی یک چیز در حدّ اعتدال نباشد، بلکه به طور افراطی کمیاب و نادر باشد، در این صورت نیز تقسیم عادلانه بر اساس قوانین عدالت صورت نخواهد گرفت. شرط دیگر از دیدگاه هیوم “خودخواهی معتدل[۱۴]” است. همانطور که میدانیم در بشر به طور طبیعی عنصر خودحواهی وجود دارد اما از نظر هیوم، خودحواهی اگر افراطی باشد مانعی بر سر راه عدالت است و فقدان خودخواهی نیز مانع سودمندی عدالت میگردد. بنابراین خودخواهی معتدل که حدّ فاصل خودخواهی افراطی و نیکوکاری محض[۱۵] است، شرط لازم برای فضیلت بودن عدالت است. در نهایت از دیگر شروط عدالت، وجود تناسب در میزان قدرت افراد جامعه است. اگر در جامعهای عدهای به طور بسیار نابرابر از قدرت برخوردار باشند، عملاً عدالت به امری زاید تبدیل میشود زیرا چیزی نمیتواند آنها را به رعایت قوانین عدالت ملزم کند (واعظی، ۱۳۸۴).
۲-۱-۱۲- روسو
ژان ژاک روسو از اولین کسانی است که در عصر تحولات عظیم صنعتی و فکری در اروپا به موضوع نابرابری پرداخته و دور شدن انسانها از طبیعت و شکلگیری جامعهی مدنی را از عوامل موثر در از بین رفتن ویژگیهای فطری و پسندیده انسانها (برابریخواهی) میداند. به نظر روسو، انسان تابع دو انگیزهی اصلی است. یکی خودخواهی و دیگری نوع دوستی. در وضع مدنی، خودخواهی بر نوع دوستی غلبه یافته است در حالی که در وضع طبیعی مجال بیشتری برای نوع دوستی وجود داشت (بشیریه، ۱۳۸۲).
به عقیدهی وی در جامعهی مدنی مالکیت، قوانین، طبقات، نابرابری، حرص و آز و فساد و دیگر مفاسد مدنی ظاهر شدند و این جامعهی مدنی هرگز نمیتواند وضع عادلانه داشته باشد. روسو معتقد است بازگشت به وضع طبیعی برای دستیابی به عدالت هرگز امکان پذیر نیست اما میتوان جامعهای ایجاد کرد که به وضع طبیعی نزدیک باشد (راسل، ۱۳۹۰). شرط تاسیس جامعه و دولت عادلانه، ظهور اراده عمومی بهعنوان مظهر اراده و راستین همهی افراد است و قوانین مبتنی بر ارادهی عمومی که خیر عمومی را اراده میکنند، قوانینی عادلانه خواهند بود (بشیریه، ۱۳۸۲). ازاینرو در نزد روسو، مبنا و اساس برابری میان انسانها، خواست یا ارادهی عمومی است که مانع از آن مانع میشود که حاکمان از قدرت اعطایی مردم برای ایجاد نابرابری سوءاستفاده کنند. دموکراسی مورد نظر روسو نیز آن است که دریابیم نه فقط میزان و حدّ قدرت و ثروت برای هر کس باید معین باشد، بلکه باید بهگونهای عمل شود که هیچ شهروندی آنقدر ثروتمند نباشد که بتواند دیگران را بخرد و هیچ شهروندی آنقدر فقیر نباشد که مجبور به فروختن خود شود (راسل، ۱۳۹۰).
۲-۱-۱۳- کانت
ایمانوئل کانت نیز مانند روسو چنین استدلال میکرد که اعمال ناشی از امیال طبیعی آدمی، آزاد نیستند بنابراین نمیتوان از طریق مفهوم میل و منفعت و قرارداد به مفهوم عدالت رسید. به عقیدهی کانت مفاهیمی چون آزادی، عدالت و فضیلت را تنها از کنش عقلانی میتوان استنتاج کرد. به نظر وی، اصولاً اعمال وقتی ارزش اخلاقی دارند که از روی وظیفهشناسی صرف انجام میشوند عمل عادلانه نیز طبعاً چنین است. کانت همچنین عمل صحیح را عملی می‌دانست که از اصول عقلانی برانگیخته شود بدون آنکه خواستها و امیال در نظر گرفته شوند (بشیریه، ۱۳۸۲).
به عقیدهی کانت باید چنان عمل کنیم که هر فردی را به خودی خود غایتی در نطر گرفته باشیم. اگر منظور کانت این نباشد که فرد غایت مطلق است بلکه همهی افراد باید در تعیین اعمالی که عدهی کثیری را متاثر میسازد، مساوی به حساب آیند، ازاینرو میتوان این اصل را یک اساس اخلاقی برای دموکراسی دانست. اما از آنجا که کانت از دموکراسی دل خوشی ندارد میگوید دموکراسی ناچار همان استبداد است، زیرا در این حکومت قوهی مقننه حاکم است. آنهایی که در اصطلاح عموم مردم نامیده میشوند و خواستهی خود را انجام میدهند در واقع همه نیستند بلکه فقط اکثریت هستند. بنابراین ارادهی عام با نفس خود و اصل اختیار تناقض پیدا میکند (راسل، ۱۳۹۰).
۲-۱-۱۴- هگل
پس از کانت هگل کوشید تا مشکلات نظریه او دربارهی اخلاق و اعمال عادلانه را حل کند و به این مسیله نگاهی تاریخی داشت. به عقیدهی هگل، هماهنگی میان اخلاق و منفعت از زمان یونان باستان نشانی از آزادی و آگاهی در خود نداشت و زمانی که با وقوع جنبش اصلاح دین میان اخلاق و منفعت انفصال ایجاد شد، برخورداری از حق وجدان فردی نیز به ظهور رسید. ازاینرو هگل معتقد بود با ترکیب اصل هماهنگی اخلاق و منفعت در اندیشهی یونانی با اصل آزادی و وجدان فردی در اندیشهی مدرن میتوان به جامعهای انداموار دست یافت و عدالت تنها در چنین جامعهای ممکن میشود. بر اساس فلسفه هگل، سرنوشت انسان ذاتی نیست بلکه تاریخی و فرآوردهی جامعهای است که در آن زندگی میکند پس در این جامعهی انداموار می‌بایست امیالی ترویج و تشویق شوند که با اصول اخلاق، عدالت و تامین خیر و صلاح عمومی منطبق باشد. در نتیجه در این جامعهی انداموار مدرن امکان برقراری عدالت فراهم میشود؛ یعنی در این نظام ارگانیک هر کس بر حسب جایگاه خود تکالیف خویش را انجام میدهد و حقوق خویش را پاس میدارد و عدالت برقرار میشود (بشیریه، ۱۳۸۲).
۲-۱-۱۵- فایدهگرایان یا اصحاب اصالت فایده
در قرن نوزدهم تعبیر دیگری از مسیلهی هابز به عنوان اصالت فایده در باب اخلاق عمومی به طور کلی تفوق یافت. نگرش این اصحاب بر همان قاعدهای استوار بود که هاچسون دربارهی اعمال درست و عادلانه مطرح کرده بود. جرمی بنتهام مهمترین فیلسوف فایدهگرا، دستگاه اخلاقی جامع و مفصلی بر اساس این قاعده ساخت که به نظر خودش میتوانست ماهیت عدالت، دولت، اخلاق و غیره را توضیح دهد (همان).
۲-۱-۱۵-۱- جرمی بنتهام
بنتهام نیز مانند هابز معتقد بود که انسان به طور طبیعی جویای لذت و گریزان از درد و رنج است. به عقیدهی وی خوبی عبارت است از خوشبختی و افراد همیشه در طلب چیزی هستند که آن را خوشبختی خویش میپندارند پس وظیفهی قانونگذاری این است که میان منافع اجتماعی خصوصی هماهنگی پدید آورد. پس قانون جزا شیوهای است برای هماهنگ ساختن منافع فرد با منافع جامعه (راسل، ۱۳۹۰). بدینسان هر عملی که متضمن بیشترین لذت و خوشی بر درد و رنج باشد عملی درست و عادلانه و به حق است. به نظر وی در ارزیابی باید شادیها و رنجهای همهی کسانی را که از عمل متاثر میشوند بر اساس تساوی آنها در نظر گرفت. شرگ عدالت هم آن است که همگان در این رابطه برابر تلقی شوند ازاینرو بنتهام دیدگاه های اخلاقی و مذهبی و نیز عقلگرایانهی مرسوم دربارهی عدالت را بهکلی نفی میکرد (بشیریه، ۱۳۸۲).
۲-۱-۱۵-۲- جان استوارت میل
استوارت میل، متفکر بزرگ قرن نوزدهم بر اصل “حداکثرسازی خرسندی” به عنوان ملاک عدالت اجتماعی تاکید میکرد و به نظر او، اصول مکتب فایده با قواعد اخلاقی و اصول مربوط به عدالت سازگار بود (راسل، ۱۳۹۰).
۲-۱-۱۵-۳- هنری سیجویک
هنری سیجویک آخرین فیلسوف بزرگ فایدهگرا، موضع عقل سلیم فلاسفهی اخلاق سنتی را مورد نقد قرار داد. سیجویک بداهت و عینیت اصولی مانند عدالت، صداقت، خیرخواهی و غیره را که عامه مردم آنها را از روی عقل سلیم و بدون تامل میپذیرند، مورد تردید قرار داد و به نظر او تنها در صورتی میتوان چنان اصولی را به عنوان اصول اخلاقی پذیرفت که همگی از اصل بدیهی و فایدهگرایانهی خیرخواهی عقلانی یا مصلحتاندیشانه استنتاج کرد. به عقیدهی سیجویک، اگر عدالت به نفع عمومی تمام شود توجیهپذیر است (بشیریه، ۱۳۸۲).
۲-۱-۱۶- کارل مارکس
مارکس را معمولا به عنوان کسی در نظر میگیرند که مدعی شد به سوسیالیسم جنبه عملی بخشیده و به عنوان کسی که تاریخ اخیر اروپا را تحتالشعاع قرار داده، موثر بوده است. به اعتقاد مارکس، سرمایهداری وفئودالیسم سعادت بشری را به تعویق انداختهاند و بیعدالتی را از طریق مالکیت خصوصی رواج میدهند. به اعتقاد مارکس تنها سوسیالیسم است که میتواند وضع جدید را وضع بهتری بیافزیند (راسل، ۱۳۹۰).
به اعتقاد مارکس برابری بهطورکلی از آمارهای اساسی در نظام اجتماعی عادلانه محسوب می شود. وی همچنین بر این باور بود که انتقال مالکیت ابزار تولید از فرد به جامعه موجب می‌شودکه اکثریت مردم صرف نظر از منشا خانوادگی، پایگاه اجتماعی و اعتقادات دینی و غیره در موقعیت برابر قرار بگیرند. به این ترتیب در نظر مارکس تحول تاریخی معلول مبارزه طبقاتی برای کنترل تولید اقتصادی است. خواستگاه طبقات و تعارضات طبقاتی ناشی از آن، معلول اوضاع اقتصادی است؛ از اینرو عدالت و برابری در نظر مارکس زمانی است که طبقات اجتماعی در جامعه وجود نداشته باشد؛ یعنی قدرت و ثروت تنها دردست نخبگان نباشد (گوتک، ۱۳۸۹).
۲-۱-۱۷- نظریههای کلاسیک جامعه شناسی آموزش و پرورش در ارتباط با نابرابری
۲-۱-۱۷-۱- نظریه کارکردگرایی
نظریه کارکردگرایی سه کارکرد اساسی برای آموزش و پرورش قائل است. حفظ و انتقال فرهنگ؛ نوآوری، اکتشاف و انتقال دانش جدید؛ و تخصیص افراد به موقعیت های مختلف در جامعه. به اعتقاد کارکردگرایان یکی از کارکردهای اولیه مدرسه انتقال دانش و رفتارهای لازم برای حفظ نظم در جامعه است.
از نمایندگان برجسته جامعه شناسی کارکردگرایی، امیل دورکیم و تالکوت پارسونز هستند که در ذیل به شرح آراء و نظریات آنان پرداخته شده است (شارعپور، ۱۳۹۰).
۲-۱-۱۷-۱-۱- امیل دورکیم
دورکیم از جایگاه ویژهای در جامعه شناسی برخوردار است و اغلب آثار وی به بررسی نابسامانی اجتماعی اختصاص یافته است. وی معتقد بود که نابسامانیها جزء ضروری و لاینفک جهان نوین نیست و میتوان آن‌ ها را با اصلاحات اجتماعی کاهش داد. به اعتقاد دورکیم نقش آموزشوپرورش، واردکردن و جادادن فرد در نظام اجتماعی است و در هرجامعهای آموزش‌وپرورش متناسب با اهداف و ارزشهای آن جامعه است. ازاینرو محتوای آموزشوپرورش از جامعهای به جامعهی دیگر و از عصری به عصر دیگر متفاوت است. دورکیم معتقد است که آموزشوپرورش وسیلهای برای رسیدن به هدف است اما این جامعه است که هدف را تعیین میکند نه فرد. کارکرد آموزشوپرورش توسعه توانایی های فرد به خاطر خود او نیست بلکه کارکرد اصلی آن توسعه تواناییها و امکانات بالقوهای است که جامعه به آنها نیاز دارد (همان).
۲-۱-۱۷-۱-۲- تالکوت پارسونز
پارسونز در پی چهارچوب نظری عظیمی بود که بتواند هم جامعه و هم فرد را دربرگیرد. وی معتقد بود که واقعیت مانند یک نظام اجتماعی است که در آن اجزا به کل وابسته بوده و بر حسب کارکرد آنها برای کل، تبیین میشوند. با اعتقاد پارسونز، نظام اجتماعی برای ادامه حیات خود به چهارکارکرد بستگی دارد :
انطباق[۱۶] ۲- دستیابی به هدف[۱۷] ۳- یکپارچگی[۱۸] ۴- حفظ الگو[۱۹]یا مدیریت تنش[۲۰]
درکارکرد انطباق، اعتقاد پارسونز این است که هر نظام اجتماعی باید بکوشد که خود را با محیط تطابق دهد و تامین این نیاز بر عهدهی نهاد اقتصادی است. در حقیقت لازمهی سلامت اقتصاد آمادگی جامعه برای سازگاری با محیط است. کارکرد دستیابی به هدف بر عهدهی حکومت و سیاست است که باید برای دسترسی جامعه به اهداف تمام منابع انسانی وغیر انسانی را بسیج کند. تامین کارکرد یکپارچگی به اعتقاد وی بر عهدهی ارزشهای مشترک و مذهب است که باید حفظ انتظام درونی را تامین کند. وکارکرد چهارم یعنی حفظ الگو برعهدهی نظام آموزشی است که افراد و گروه ها در جامعه باید الگو ها را آموخته و آنها را رعایت کنند (همان).
۲-۱-۱۷-۲- نظریه حساب سیاسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ب.ظ ]




منبع: (لامبرت و کوپر، ۱۹۹۸، ۳۴)
ساختار شبکه زنجیره تامین، از شرکتهای عضو و ارتباطات بین آنها تشکیل شده است. فرایندهای کسب و کار، فعالیت­هایی است که خروجی مشخصی، به صورت یک ارزش برای مشتری ایجاد می­ کند و مولفه­های مدیریت، متغیرهای مدیریتی هستند که به وسیله آنها فرایندها یکپارچه شده و زنجیره تامین اداره می­ شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۲-۲-۱- ساختار شبکه زنجیره تامین
همه شرکتها از مرحله مواد خام تا مصرف ­کننده نهائی در زنجیره تامین مشارکت دارند. عوامل مختلفی نظیر پیچیدگی محصول، تعداد تامین­کنندگان موجود و در دسترس بودن مواد اولیه، میزان مدیریت و کنترل مورد نیاز، این زنجیره تامین را تحت تاثیر قرار می­ دهند. علاوه بر این، طول زنجیره تامین و تعداد تامین­کنندگان و مشتریان در هر رده، ابعادی هستند که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد. سطح ارتباط شرکت مرکزی با بقیه شرکتها در زنجیره تامین متفاوت خواهد بود و مدیریت نیازمند انتخاب سطحی از شراکت مناسب برای ارتباطات زنجیره تامین خواهد بود. همه ارتباطات در سرتاسر زنجیره تامین باید هماهنگ و یکپارچه شوند. مقصود از ساختار در زنجیره تامین، چگونگی ارتباط و تعامل میان عناصر زنجیره تامین است. چنانچه ساختار به شکل یکپارچه کامل باشد، نوع خاصی از روابط میان اجزا به وجود می ­آید که در آن تمامی تراکنش­ها بصورت ارتباطات داخلی است و خرید و فروشی میان عناصر ایجاد نمی­ شود. ذکر این نکته لازم است که در این ساختار، نیازی نیست تمامی اجزا تحت مالکیت یک شرکت باشند و می­توانند بصورت مشارکتی با یکدیگر همکاری کنند. در طرف مقابل، در ساختار کاملا مستقل همه عناصر بصورت منفک از همدیگر عمل کرده و برنامه­ ریزی مشترکی بین آنها موجود نیست و ارتباط میان عناصر از طریق بازار آزاد انجام می­ شود. باید توجه داشت که بین این دو ساختار حدی وابسته و مستقل، شکل­های مختلف دیگری از ارتباطات ممکن است وجود داشته باشد که با عنوان ساختارهای نیمه­یکپارچه از آنها یاد می­ شود. ساختارهای نیمه­یکپارچه به دو صورت ساختارهای نیمه­یکپارچه بالادستی و پایین­دستی ممکن است وجود داشته باشند. بدین صورت که در ساختار نیمه­یکپارچه پایین­دستی مرحله تولید با مرحله پایین­دست خود (توزیع) یکپارچه بوده و ازمرحله بالادست خود (تامین­کنندگان) مستقل است. در حالت نیمه­یکپارچه بالادستی، برعکس مرحله تولید از پایین­دست خود (توزیع) مستقل است و به بالادست خود (مادر یا تامین­کنندگان) متصل است. شرط اتصال به توزیع و استقلال از تامین، شرط لازم جهت قرار گرفتن ساختار در حالت نیمه­یکپارچه پایین­دستی است. بقیه اجزای ساختار بصورت اختیاری می­توانند با این اجزا یکپارچه شده یا از آنها مستقل باشند. در حالت نیمه­یکپارچه بالادستی نیز شرط لازم اتصال مرحله تولید به مرحله تامین و مستقل بودن از توزیع است (امینی، ۲۰۱۲، ۳۰۱).
تعیین اینکه کدام یک از بخشهای زنجیره تامین، سزاوار توجه مدیریت است، به قابلیت‌های شرکت و اهمیتی که به آن شرکت داده می­ شود، بستگی دارد. ساختار شبکه زنجیره تامین دارای سه بعد است: اعضای زنجیره تامین، ابعاد ساختار شبکه و انواع متفاوت ارتباطات فرایند در طول زنجیره تامین.
اعضای زنجیره تامین، شامل همه شرکتها یا سازمانهائی است که شرکت مرکزی، به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق تامین­کنندگان یا مشتریان، از نقطه آغاز تا مصرف، با آنها در ارتباط است.
همچنین برای توصیف و تجزیه و تحلیل زنجیره تامین، سه ساختار می­توان برای آن در نظر گرفت که عبارتند از: ساختار افقی، ساختار عمودی و جایگاه افقی شرکت درون زنجیره تامین. ساختار افقی به تعداد رده­ها در طول زنجیره تامین بر می­گردد که ممکن است طولانی با تعداد زیادی از اعضاء و یا کوتاه با تعداد کمی از اعضاء باشد. ساختار عمودی به تعداد اعضای تامین کننده یا مشتری بر می­گردد که در هر رده وجود دارد. یک شرکت می ­تواند ساختار عمودی محدود با تعداد کمی از شرکتها در هر رده یا ساختار عمودی گسترده با تعداد زیادی از تامین کنندگان و مشتریان در هر رده داشته باشد. بعد سوم، جایگاه افقی شرکت درون زنجیره تامین است. یک شرکت می ­تواند نزدیک منابع اولیه تامین یا نزدیک مشتری نهائی و یا بین آنها باشد.
در مورد بعد سوم ساختار شبکه زنجیره تامین همانطور که قبلا گفته شد، یکپارچه سازی و کنترل همه ارتباطات موجود در فرایند در طول زنجیره تامین کار مناسبی نیست. از آنجائی که یکپارچه­سازی در هر جائی با انگیزه خاصی صورت می­گیرد و در هر ارتباط با ارتباط دیگر متفاوت خواهد بود، سطوح یکپارچه­سازی باید در هر ارتباط با ارتباط دیگر و در طول زمان متفاوت باشد. بستگی به نوع شرکت برخی ارتباطات، مهمتر از بقیه هستند بنابراین در امر تخصیص منابع محدود، در ارتباطات موجود در فرایند زنجیره تامین، اهمیت زیادی پیدا می­ کنند: چهار نوع رابطه کاملا متفاوت را می­توان در میان اعضای یک زنجیره تامین مشخص کرد. این روابط عبارتند از: روابط تحت مدیریت[۴۰]، روابط تحت نظارت[۴۱]، روابط مدیریت نشده[۴۲] و روابط با شرکتهای غیر عضو[۴۳] (لامبرت و کوپر، ۱۹۹۸، ۳۵).
۲-۲-۲-۲- فرایندهای کسب و کار زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین به عنوان مجموعه کاملی از فرایندها تعریف شده است که محصولات و خدمات را تولید و به مشتری نهائی ارائه می­ کند(کوپر و همکاران، ۱۹۹۷،۳۷). مدیریت زنجیره تامین فرصتهای هم­افزائی برای یکپارچگی و مدیریت درون و بیرون سازمانی را فراهم می­ کند.
بنابراین مدیریت زنجیره تامین با تعالی فرایندهای کسب و کار جامع سر و کار داشته و روشی جدید برای مدیریت کسب و کار و روابط با دیگر اعضای زنجیره تامین ارائه می­ کند. این بینش از مدیریت زنجیره تامین در شکل ۲-۳ ارائه شده است (لامبرت و کوپر،۱۹۹۷، ۳۸).
مدیریت زنجیره تامین در شکل ۲-۳ ارائه شده است (لامبرت و کوپر،۱۹۹۷، ۳۸).
مدیریت روابط مشتری
مدیریت خدمت مشتری
مدیریت تقاضا
مدیریت ارائه سفارش
مدیریت جریان تولید
توسعه محصول و تجاری کردن
مدیریت روابط تامین کننده
مدیریت بازگشت
جریان اطلاعات
مشتری تولید­کننده تامین­کننده
شکل ۲-۳- فرایند مدیریت زنجیره تامین از دیدگاه لامبرت
منبع: (لامبرت و کوپر، ۱۹۹۷، ۳۸)
شکل شماره ۲-۳، به فعالیت­هایی که به منظور تولید یک کالا یا ارائه خدمت به مشتری در درون یا بیرون از شرکت انجام می­ شود، بر می­گردد. اعضای زنجیره تامین می­توانند در فعالیتهای مختلف مشارکت داشته باشند. از آنجا که اغلب فعالیتها فراتر از مرزهای یک سازمان است، ممکن است شکسته یا از هم گسیخته شوند، بنابراین لازم است هماهنگی لازم بین سازمانها وجود داشته باشد.
لامبرت و کوپر (۱۹۷۷) فرایند مدیریت زنجیره تامین را بصورت زیر مشخص کرده ­اند:
مدیریت روابط مشتری[۴۴]: ساختاری برای چگونگی ایجاد رابطه با مشتری و توسعه و حفظ این ارتباط است.
مدیریت ارائه خدمت به مشتری[۴۵] : وجهه سازمان را به مشتری نشان می­دهد و در ارتباط با اجرای توافقات مربوط به محصول/خدمت که توسط تیم­های مشتری طی فرایند ارتباط با مشتری شکل گرفته است، آخرین اطلاعات مربوط به موعد تحویل و موجودی کالا را در اختیار مشتریان می­گذارد.
مدیریت تقاضا[۴۶]: ساختاری برای ایجاد تعادل بین نیازهای مشتری با قابلیت ­های تامین است و شامل کاهش تغییر­پذیری تقاضا و افزایش انعطاف­پذیری تولید و پیش ­بینی تقاضا است.
برآورده کردن سفارش[۴۷]: شامل همه فعالیتهای ضروری برای تعریف نیازمندی­های مشتری، طراحی یک شبکه و توانمند کردن شرکت برای برآورده کردن این سفارشات است به طوری که هزینه کل تحویل کمینه شود و فعالیتهای ایجاد، ثبت، پردازش، بسته­بندی، تحویل و مدیریت سفارشات مشتری را در بر دارد.
مدیریت جریان تولید[۴۸]: شامل همه فعالیتهای ضروری برای دستیابی، به­ کارگیری و مدیریت انعطاف­پذیری تولید و حرکت محصولات از طریق کارخانه­ها در زنجیره تامین است و ساخت محصولات و تعیین انعطاف­پذیری مورد نیاز تولید برای ارائه محصولات در بازارهای هدف را شامل می­ شود.
مدیریت روابط تامین­کننده[۴۹]: ساختاری برای چگونگی ایجاد رابطه با تامین­کننده، توسعه و حفظ این ارتباط است.
توسعه محصول و تجاری کردن[۵۰]: ساختاری برای توسعه محصول و ارائه آن به بازار به طور مشترک با مشتریان و تامین­کنندگان است.
مدیریت بازگشت[۵۱]تعیین فرصتهای بهبود بهره­وری و پروژه­ های پیشرفت، بازنگری در دستورالعمل­های رسمی قانونی و محیطی و مدیریت روزانه فعالیتهای برگشت را شامل می­ شود.
۲-۲-۲-۳-مولفه­های مدیریتی مدیریت زنجیره تامین
مولفه­های مدیریتی مدیریت زنجیره تامین، سومین عنصر در چارچوب مدیریت زنجیره تامین می­باشند. سطح مدیریت و یکپارچه­سازی ارتباطات زنجیره تامین، تابعی از سطح و تعداد مولفه­هایی است که به این ارتباط اضافه می­شوند.
ادبیات مهندسی مجدد فرایندها، روابط خریدار – تامین­کننده و مدیریت زنجیره تامین مولفه­های زیادی را پیشنهاد می­ کنند که هنگام مدیریت روابط زنجیره باید به آنها توجه شود. برخی از این مولفه­ها که می­توانند در موفقیت مدیریت زنجیره تامین نقش داشته باشد، عبارتند از: برنامه­ ریزی و کنترل، ساختار کار، ساختار سازمان، ساختار تسهیلات جریان محصول، ساختار تسهیلات جریان اطلاعات، روش های مدیریت، ساختار قدرت و رهبری، ساختار پاداش و ریسک و فرهنگ و نگرشها (الرام و کوپر، ۱۹۹۳، ۱۴۰).
۲-۲-۳- انواع زنجیره تأمین
در ادبیات زنجیره تامین، طبقه ­بندی­های مختلفی از انواع زنجیره­های تامین آورده شده است که در زیر برخی از مهمترین آنها آورده شده است:
۲-۲-۳-۱- زنجیره تأمین ناب[۵۲]
در یک زنجیره تأمین ناب بر بهبود مستمر فعالیت­ها توجه می­ شود. این زنجیره بر تلاش­هایی معطوف است که به کمک آنها بتوان کارآیی ساخت داخلی­، تولید اقتصادی­، سودآوری و انعطاف­پذیری ساخت را ارتقا داد و به دنبال آن زمان­های راه ­اندازی و هزینه­ها راکاهش داد. کاهش زمان راه ­اندازی باعث افزایش انعطاف­پذیری داخلی نیز می­ شود (تارکت[۵۳]، ۲۰۰۱، ۴۸). یک زنجیره تامین ناب ممکن است توجهی به تقاضای مشتری و به عبارت دیگر انعطاف­پذیری خارجی ننماید زیرا انعطاف­پذیری خارجی به معنی انعطاف­پذیری درطراحی محصول، برنامه­ ریزی، زمان­بندی، توزیع و همچنین ساخت می­باشد (بات[۵۴] ، ۱۹۹۶، ۸۲).
۲-۲-۳-۲- زنجیره تأمین چابک
زنجیره تأمین چابک[۵۵] تمرکز خود را معطوف به پاسخ سریع به تغییرات پیش ­بینی نشده بازار نموده و از طریق حمل سریع و انعطاف­پذیر نمودن زمان­های تأخیر و به­ کارگیری تکنولوژی­های جدید، نسبت به حل مسائل غیرقابل پیش ­بینی اقدام می­نماید. این رویکرد مرتبط با تقابل بین شرکت و بازار و یک چشم­انداز بیرونی به انعطاف­پذیری می­باشد. پیاده­سازی موفق این رویکرد مستلزم پاسخگویی سریع و مستمر به تغییرات بازار، پویایی سازمان، توجه به رشد و انعطاف پذیری سازمان­ها و انتظارات مشتری می­باشد (کریستوفر و تاویل، ۲۰۰۰، ۷۳). در این زنجیره استفاده وسیعی از سیستم­ها و تکنولوژی­های اطلاعاتی پیشنهاد می­گردد و همچنین با بهره گرفتن از تبادل الکترونیکی داده، اطلاعات را به سرعت به اجزای زنجیره منتقل می­نماید تا از این طریق سیستم بتواند تصمیمات بهتری را اتخاذ نماید. تمرکز ویژه این رویکرد همانند سیستم­های دانش و توانمندسازی بر روی مسائل مربوط به سازمان و کارکنان می­باشد. به طور کلی رویکردی سیستماتیک است که کسب و کار را منسجم نموده، ابداعات در سازمان را افزایش داده و موجب بوجود آمدن سازمان­های مجازی بر اساس نیازهای مشتری می­گردد (وندرمیس و همکاران، ۲۰۰۶، ۶۱).
۲-۲-۳-۳- زنجیره تأمین ترکیبی
علاوه بر زنجیره تأمین ناب و زنجیره تأمین چابک، یک نوع زنجیره تأمین دیگر که بینابین این دو نوع است نیز وجود دارد که “زنجیره تأمین ترکیبی” نامیده می­ شود. این رویکرد عموماً مربوط به محصولاتی می­گردد که با توجه به سفارش مشتری مونتاژ می­گردند زیرا میزان پیش بینی تقاضا آن محصولات دارای نوسان بسیار پایین و دقت نسبتاً بالایی می­باشد­(نایلور و همکاران، ۱۹۹۹، ۳۰).
در این زنجیره باتوجه به حجم بالای سفارش، از محصولات متنوعی جهت مونتاژ محصول نهایی استفاده می­گردد. زنجیره تأمین ناب و چابک از تکنیک­هایی استفاده می­ کنند که در آن اجزای محصول دارای مشخصه­های گوناگونی می­باشند. به عنوان مثال کیسه­های هوا در یک زنجیره تأمین ناب تولید می­گردند. درحالی که موتورهای الکتریکی در یک زنجیره تأمین چابک تولید می­شوند.
۲-۲-۴- ارزیابی عملکرد زنجیره تامین
ارزیابی در لغت به معنی یافتن ارزش و بها، سنجش و بررسی حدود و برآورده کردن ارزش می­باشد. ارزیابی در حالت کلی رویه ای است که به صورت نمادین، جهت نمایش جوانب واقعیتها در جهان تحلیلی محقق استفاده می­گردد. هدف از ارزیابی، انتقال مشخصه­ها و خواص رویدادهای تجربی در شکلی است که بتواند توسط محقق مورد تجزیه و تحلیل واقع شود. از دیدگاه مدیریتی، ارزیابی به عنوان یکی از نگرشهای علمی و یکی از مهمترین فعالیتهای مدیریت در راستای کمی نمودن روابط متغیرها و معیارهای مهم به عنوان اساس تحلیل، برنامه­ ریزی، کنترل فعالیتها و تصمیمات مدیریت به شمار می­رود (راجات[۵۶]، ۲۰۰۷، ۴۱).
امروزه با توجه به نگرشهای مختلفی که در خصوص حوزه مورد کاربرد ارزیابی وجود دارد، این فرایند را می­توان در حوزه زنجیره تأمین نیز مورد استفاده قرار داد. عملکرد مناسب زنجیره تأمین نقش کلیدی در موفقیت یک سازمان و دستیابی پایدار به اهداف و به ویژه سودآوری آن دارد. در این راستا استقرار یک سیستم ارزیابی زنجیره تأمین در بهبود مستمر آن توصیه می­گردد. بسیاری از محققان بر این عقیده­اند که بهبود مستمر در سازمان تنها با تکیه بر ارزیابی می­باشد. ارزیابی به مثابه ابزاری است که شرکت برای خود فراهم می­سازد تا بدان وسیله بداند: آیا زنجیره تأمین آنها بهبود (ارتقاء) یافته یا تنزل پیدا کرده است(شکاری وهمکاران، ۱۳۸۷، ۲۴).
زنجیره های تأمین، سیال هستند و به طور پیوسته خود را با تغییرات موجود در عرضه و تقاضای محصولاتی که با آنها سر و کار داریم، تنظیم می­ کنند (هوگوس، ۲۰۰۳، ۳۱۴).
برای دستیابی به عملکرد مورد انتظار از زنجیره­های تأمین نیاز است که عملکرد مدیریت آنها مورد ارزیابی قرار گیرد. هفت اصل در طراحی، به کارگیری و در نهایت ارزیابی نظام زنجیره تأمین به عنوان مبنای مدیریت زنجیره تأمین وجود دارد که عبارتند از (نایون، ۲۰۰۶، ۶۴):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:48:00 ب.ظ ]




این حساب شامل درامدهای حاصله از فروش برق بر اساس صورتحساب های تنظیمی برق مصرفی مشترکین خواهد بود.
۲-۲-۲۲ هزینه فروش کالا، خدمات و کارهای قراردادی
حسابهای مزبور به ترتیب شامل کلیه هزینه ها و درآمدهای حاصله از فروش کالا، خدمات یا کارهای قراردادی به انضمام هر نوع سود یا حق العملی که موسسه طبق موافقت نامه های موضوعه به عنوان کارگزار بابت کارهای قراردادی که برای شخص ثالث انجام می دهد نصیبش میگردد و تمامی هزینه های ناشی از این قبیل فعالیتها خواهد بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۲۳ طبقه بندی تاسیسات برق از تاریخ اجرای سیستم حسابداری

جمع قیمت دفتری تاسیسات برق که به وسیله موسسات سابق برق طبق روش معمول در دفاتر حساب موسسات مزبور ثبت گردیده از تاریخ اجرای این سیستم حسابداری در حساب تاسیسات برق در مرحله تجدید طبقه بندی نقل و منظور می شود.
جمع قیمت دفتری تاسیسات طبقه بندی نشده از تاریخ اجرای این سیستم حسابداری باید بر اساس حسابهای معین تاسیسات برق تجدید طبقه بندی شوند. قیمت تاسیسات طبقه بندی نشده بر اساس بررسی دفاتر و تجزیه و تحلیل مدارک و سوابق موجود موسسه تعیین خواهد گردید. چنانکه اسناد و سوابق موسسه کافی برای تعیین قیمت تمام شده تاسیسات برق نباشد، قیمت های مربوطه از تاریخ اجرای این سیستم حسابداری بر اساس ارزیابی وضع عینی تاسیسات برق مشغول به کار موجود تعیین خواهد گردید.
۲-۲-۲۴ اجزاء تشکیل دهنده هزینه های ساختمانی
اجزاء تشکیل دهنده هزینه های ساختمانی احداث و توسعه تاسیسات برق که توسط شرکت انجام می گیرد به قرار ذیل می باشد:
۱- هزینه مواد و مصالح
هزینه مواد و مصالح از طریق صدور حواله انبار جهت کارهای ساختمانی و تاسیسات مستقیما در حساب دستورکارهای مربوطه منظور می شود.
حواله های مزبور بایستی با قید شماره دستور کار مربوط مشخص گردد. هزینه های مواد و مصالح مشتمل است بر بهای کالای خریداری شده به علاوه عوارض گمرکی، هزینه بازرسی، هزینه بارگیری، هزینه حمل و تخلیه تا مقصد تحویل به انبارهای شرکت علاوه بر این هزینه قابل احتساب دیگر هزینه ساخت کالا در کارگاه شرکت می باشد. همچنین قسمتی از هزینه های تدارکات و انبار را باید به هزینه مواد و مصالح صادره از انبار اضافه نمود. هزینه های مزبور بایستی به نسبت ارزش مواد و مصالح استفاده نشده برگشتی به انبار و یا به دستور کارهای دیگر کاهش داده شود.ارزش ظروف و قرقره ها و اقلامی از این قبیل را که جنبه بازیافتی دارد و می توان در صورتی که دستور کارهای آن قابل شناخت و تشخیص نباشد در بستانکار حساب هزینه های توزیع نشده انبار منظور نمود.
۲-۲-۲۵ هزینه پیمانکار
شامل هزینه های خدماتی است که پیمانکار به موجب پیمان منعقده متعهد به انجام آن بوده و در حساب ساختمانی شرکت منظور می گردد. موارد ذیل مشمول هزینه پیمانکاران نمی شود:
الف: کارکنان و افرادی که در استخدام شرکت بوده و حقوق و مزایای آنها نیز از طرف شرکت پرداخت می گردد ولی در کارهای پیمانی مشارکت دارند.
ب: تجهیزات و مواد و مصالح مصرفی که برای آنها رسید انبار و حواله صادر میگردد.
پ: موارد مشروحه تحت عنوان “سایر هزینه ها” ممکن است مشمول هزینه های پیمانکار گردد.
هنگامیکه تاسیسات برق، مرکب از یک واحد عملیاتی یا مجموع چند واحد بعد از تاریخ اجرای این سیستم حسابداری از طریق خرید یا ترتیب دیگری تحویل گرفته می شود، قیمت خرید به علاوه سایر هزینه های انجام شده قابل قبول مربوط به تاسیسات مورد تحویل، در حساب تاسیسات در مرحله تجدید طبقه بندی منظور خواهد شد.
۲-۲-۲۶ مهندسی، نظارت و امور اداری
هزینه های مهندسی، نظارت و امور ادرای قابل منظور در دستور کارهای ساختمانی عبارت است از هزینه حقوق و مخارج مهندسان، نقشه برداران، بازرسان، نقشه کش ها، روسا و کارمندان زیردست آنها و نیز تا میزانی حقوق و هزینه های دستگاه مدیریت و کارکنان امور اداری و عمومی، هزینه های مزبور ممکن است در حساب هزینه های عمومی منظور شده و سپس بر مبنای گزارش اوقات کار یا مطابق آنچه در بند ۴ تحت عنوان “هزینه های عمومی ساختمانی” مذکور است توزیع گردد.
۲-۲-۲۷ روش دستور کار و نحوه ثبت و نگاهداری کارتهای اموال تاسیسات
الف: شرکت های برق موظفند که مشخصات فیزیکی تاسیسات حوزه فعالیت خود را طبق نقشه های مبسوط و دیگر سوابق مستدل که نشان دهنده کیفیت سیستم عملیاتی تاسیسات مزبور است نگاهداری نمایند.
ب: شرکت های برق باید مشخصات واحدهای اموال هر یک از حسابهای تفصیلی و معین تاسیسات را در کارتهای اموال و تاسیسات دقیقا به ثبت رسانده به طوری که قیمت و مقدار و تعداد آنها به نحو کاملا درستی نشان داده شده باشد.
۲-۲-۲۸ محاسبه هزینه های افزایش ها و برکناری های واحدهای اموال به طریق ذیل است:
۱- موقعی که یک واحد اموال به تاسیسات برق اضافه می شود، قیمت آن به حساب تاسیسات برق مربوطه اضافه می گردد مگر در مواردی که این قبیل واحدها در موقع تحویل و خرید تاسیسات برق یک واحد عملیاتی را تشکیل دهد، در انصورت به طریقی که در دستورالعمل شماره ۵ تاسیسات برق مذکور است محاسبه خواهد شد.
۲- موقعی که یک واحد اموال از خدمت تاسیسات برق برکنار می شود اعم از اینکه واحد دیگری به جای آن نصب شود یا نشود، قیمت دفتری آن به بستانکار حساب تاسیسات برق مربوطه به طریقی که در ذیل تعیین شده منظور خواهد گردید و متقابلا حساب ذخیره استهلاک مربوطه نیز بدهکار خواهد شد. هزینه برداشت و ارزش بازیافتی واحد برکنار شده به ترتیب در بدهکار و بستانکار حساب ذخیره استهلاک مربوطه منظور می شود.
۲-۲-۲۹ انتقال اموال
در موردی که اموالی از یک حساب تاسیسات برق به حساب دیگر، از یک شرکت به شرکت دیگر مانند شرکت برق تهران به شرکت توانیر از یک قسمت عملیاتی به قسمت عملیاتی دیگر از حساب ۱۰۱ تاسیسات برق مشغول به کار به حساب تاسیسات برق نگاهداری شده برای استفاده اتی یا به حساب اموال غیربرقی انتقال و برگشت داده شود یا بالعکس، این عمل با برگشت دادن قیمت دفتری آنها از یک حساب به حساب دیگر، از یک شرکت به شرکت دیگر یا از یک قسمت عملیاتی به قسمت عملیاتی دیگر صورت می گیرد. هر مبلغی که در حسابهای ذخیره استهلاک بابت تاسیسات مورد انتقال منظور شده باید بر طبق تفکیک حسابهای مزبور برگشت و انتقال داده شود.
۲-۲-۳۰ تاسیسات انتقال و توزیع نیرو در این سیستم حسابداری
الف: تاسیسات انتقال عبارت است:
۱- کلیه اراضی، ساختمان های دستگاه های تبدیل و تجهیزاتی که از یک منبع اولیه تولید نیرو (مقصود نیروگاه یا نقطه تحویل نیرو در مورد برق خریداری شده می باشد) به منظور تغییر ولتاژ یا فرکانس برق به کار گرفته شده تا عمل انتقال نیرو به نحو موثر و مفید انجام یابد.
۲- کلیه اراضی، ساختمانها، خطوط، ایستگاه های تبدیل و انتقال نیرو لوازم و دستگاه های فشار قوی و تجهیزات حفاظتی و کنترل آنها بین مرکز تولید یا نقطه تحویل یا نقطه تحویل تا نقطه ورود به مرکز شبکه توزیع نیرو.
۳- کلیه خطوط و تجهیزاتی که هدف اولیه آن بالا بردن، ادغام یا اتصال منابع نیرو با یکدیگر باشد.
۲-۲-۳۱ خرید تاسیسات برق
مرحله بعدی در توسعه و پیشرفت صنعت برق در ایران مبتنی است بر فروش برق به موسسات صنعتی که قبلا برق مورد احتیاج خود را راسا تولید می کرده اند.
قرارداد فروش نیروی برق به واحدهای صنعتی که جانشین تولید برق خصوصی آنها می شود در بیشتر موارد ایجاب می نماید که محرک های اولیه و مولدها و سایر تجهیزات برقی واحدهای صنعتی مزبور خریداری شود.
۲-۲-۳۲ دارائی های غیرمشهود
تصور نمی شود که شرکت های برق در ایران در مورد دارائی های غیرمشهود متحمل هزینه به مقداری شوند که قابل توجیه برای طبقه بندی هزینه مزبور در حساب تاسیسات مشغول به کار باشد. لذا در این روش حسابداری، با توجه به شرایط خاص کار در شرکتهای برق، جهت هزینه دارائی های غیرمشهود تاسیسات برق مشغول به کار از قبیل هزینه های تاسیس، امتیازات و حق مخصوص، حق اختراع، اخذ پروانه و سایر حقوق ناشی از دارائی های غیرمشهود پیش بینی نشده است.
۲-۲-۳۳ دستورالعمل درآمد عملیات
برحسب این روش حسابداری طبقه بندی درآمدهای عملیات بر اساس موارد دوگانه ذیل خواهد بود:
۱- درآمدهای حاصله از فروش برق
۲- سایر درآمدهای عملیاتی برق
در این روش حسابداری، درآمدهای ناشی از فروش برق بر مبنای صورت حساب های مصرف برق مشترکین در هر سیکل حسابداری تعیین خواهد شد. مبالغ وصول شده از مشترکین بابت برق مصرفی ملاک تعیین درآمدها قرار نخواهد گرفت.
صورت حساب های مصرف برق باید در هر سیکل حسابداری برای کلیه مشترکین صادر و توزیع گردد. در مواردی که قرائت کنتر مشترک در یک سیکل بنا به دلایلی امکان پذیر می باشد باید صورتحساب مربوطه جهت برق مصرفی بر اساس براورد تنظیم گردد.
آمار و سوابق مربوط به درآمدهای حاصله از فروش برق و نیز مقدار کیلو وات ساعت برق فروخته شده در هر سیکل بایستی به نحوی نگهداری شود تا بدان وسیله امر مقایسه در مورد طبقات مختلف درامدها امکان پذیر گردد.

۲-۲-۳۴ فروش برق

۴۴۰- فروش برق خانگی
۴۴۱- فروش برق تجاری
۴۴۲- فروش برق صنعتی
۴۴۳- فروش برق کشاورزی
۲-۲-۳۵ فروش برق خانگی
این حساب شامل مبلغ خالص صورتحسابهای برقی مصرفی برای مقاصد خانگی خواهد بود.
اسناد و مدارک مربوطه باید به نحوی نگهداری گردد که مقدار کیلو وات ساعت برق فروش رفته و درآمد حاصله طبق هر تعرفه از جداول نرخ را معلوم نماید.

۲-۲-۳۶ فروش برق تجاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]




این حساب شامل درامدهای حاصله از فروش برق بر اساس صورتحساب های تنظیمی برق مصرفی مشترکین خواهد بود.
۲-۲-۲۲ هزینه فروش کالا، خدمات و کارهای قراردادی
حسابهای مزبور به ترتیب شامل کلیه هزینه ها و درآمدهای حاصله از فروش کالا، خدمات یا کارهای قراردادی به انضمام هر نوع سود یا حق العملی که موسسه طبق موافقت نامه های موضوعه به عنوان کارگزار بابت کارهای قراردادی که برای شخص ثالث انجام می دهد نصیبش میگردد و تمامی هزینه های ناشی از این قبیل فعالیتها خواهد بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۲-۲۳ طبقه بندی تاسیسات برق از تاریخ اجرای سیستم حسابداری

جمع قیمت دفتری تاسیسات برق که به وسیله موسسات سابق برق طبق روش معمول در دفاتر حساب موسسات مزبور ثبت گردیده از تاریخ اجرای این سیستم حسابداری در حساب تاسیسات برق در مرحله تجدید طبقه بندی نقل و منظور می شود.
جمع قیمت دفتری تاسیسات طبقه بندی نشده از تاریخ اجرای این سیستم حسابداری باید بر اساس حسابهای معین تاسیسات برق تجدید طبقه بندی شوند. قیمت تاسیسات طبقه بندی نشده بر اساس بررسی دفاتر و تجزیه و تحلیل مدارک و سوابق موجود موسسه تعیین خواهد گردید. چنانکه اسناد و سوابق موسسه کافی برای تعیین قیمت تمام شده تاسیسات برق نباشد، قیمت های مربوطه از تاریخ اجرای این سیستم حسابداری بر اساس ارزیابی وضع عینی تاسیسات برق مشغول به کار موجود تعیین خواهد گردید.
۲-۲-۲۴ اجزاء تشکیل دهنده هزینه های ساختمانی
اجزاء تشکیل دهنده هزینه های ساختمانی احداث و توسعه تاسیسات برق که توسط شرکت انجام می گیرد به قرار ذیل می باشد:
۱- هزینه مواد و مصالح
هزینه مواد و مصالح از طریق صدور حواله انبار جهت کارهای ساختمانی و تاسیسات مستقیما در حساب دستورکارهای مربوطه منظور می شود.
حواله های مزبور بایستی با قید شماره دستور کار مربوط مشخص گردد. هزینه های مواد و مصالح مشتمل است بر بهای کالای خریداری شده به علاوه عوارض گمرکی، هزینه بازرسی، هزینه بارگیری، هزینه حمل و تخلیه تا مقصد تحویل به انبارهای شرکت علاوه بر این هزینه قابل احتساب دیگر هزینه ساخت کالا در کارگاه شرکت می باشد. همچنین قسمتی از هزینه های تدارکات و انبار را باید به هزینه مواد و مصالح صادره از انبار اضافه نمود. هزینه های مزبور بایستی به نسبت ارزش مواد و مصالح استفاده نشده برگشتی به انبار و یا به دستور کارهای دیگر کاهش داده شود.ارزش ظروف و قرقره ها و اقلامی از این قبیل را که جنبه بازیافتی دارد و می توان در صورتی که دستور کارهای آن قابل شناخت و تشخیص نباشد در بستانکار حساب هزینه های توزیع نشده انبار منظور نمود.
۲-۲-۲۵ هزینه پیمانکار
شامل هزینه های خدماتی است که پیمانکار به موجب پیمان منعقده متعهد به انجام آن بوده و در حساب ساختمانی شرکت منظور می گردد. موارد ذیل مشمول هزینه پیمانکاران نمی شود:
الف: کارکنان و افرادی که در استخدام شرکت بوده و حقوق و مزایای آنها نیز از طرف شرکت پرداخت می گردد ولی در کارهای پیمانی مشارکت دارند.
ب: تجهیزات و مواد و مصالح مصرفی که برای آنها رسید انبار و حواله صادر میگردد.
پ: موارد مشروحه تحت عنوان “سایر هزینه ها” ممکن است مشمول هزینه های پیمانکار گردد.
هنگامیکه تاسیسات برق، مرکب از یک واحد عملیاتی یا مجموع چند واحد بعد از تاریخ اجرای این سیستم حسابداری از طریق خرید یا ترتیب دیگری تحویل گرفته می شود، قیمت خرید به علاوه سایر هزینه های انجام شده قابل قبول مربوط به تاسیسات مورد تحویل، در حساب تاسیسات در مرحله تجدید طبقه بندی منظور خواهد شد.
۲-۲-۲۶ مهندسی، نظارت و امور اداری
هزینه های مهندسی، نظارت و امور ادرای قابل منظور در دستور کارهای ساختمانی عبارت است از هزینه حقوق و مخارج مهندسان، نقشه برداران، بازرسان، نقشه کش ها، روسا و کارمندان زیردست آنها و نیز تا میزانی حقوق و هزینه های دستگاه مدیریت و کارکنان امور اداری و عمومی، هزینه های مزبور ممکن است در حساب هزینه های عمومی منظور شده و سپس بر مبنای گزارش اوقات کار یا مطابق آنچه در بند ۴ تحت عنوان “هزینه های عمومی ساختمانی” مذکور است توزیع گردد.
۲-۲-۲۷ روش دستور کار و نحوه ثبت و نگاهداری کارتهای اموال تاسیسات
الف: شرکت های برق موظفند که مشخصات فیزیکی تاسیسات حوزه فعالیت خود را طبق نقشه های مبسوط و دیگر سوابق مستدل که نشان دهنده کیفیت سیستم عملیاتی تاسیسات مزبور است نگاهداری نمایند.
ب: شرکت های برق باید مشخصات واحدهای اموال هر یک از حسابهای تفصیلی و معین تاسیسات را در کارتهای اموال و تاسیسات دقیقا به ثبت رسانده به طوری که قیمت و مقدار و تعداد آنها به نحو کاملا درستی نشان داده شده باشد.
۲-۲-۲۸ محاسبه هزینه های افزایش ها و برکناری های واحدهای اموال به طریق ذیل است:
۱- موقعی که یک واحد اموال به تاسیسات برق اضافه می شود، قیمت آن به حساب تاسیسات برق مربوطه اضافه می گردد مگر در مواردی که این قبیل واحدها در موقع تحویل و خرید تاسیسات برق یک واحد عملیاتی را تشکیل دهد، در انصورت به طریقی که در دستورالعمل شماره ۵ تاسیسات برق مذکور است محاسبه خواهد شد.
۲- موقعی که یک واحد اموال از خدمت تاسیسات برق برکنار می شود اعم از اینکه واحد دیگری به جای آن نصب شود یا نشود، قیمت دفتری آن به بستانکار حساب تاسیسات برق مربوطه به طریقی که در ذیل تعیین شده منظور خواهد گردید و متقابلا حساب ذخیره استهلاک مربوطه نیز بدهکار خواهد شد. هزینه برداشت و ارزش بازیافتی واحد برکنار شده به ترتیب در بدهکار و بستانکار حساب ذخیره استهلاک مربوطه منظور می شود.
۲-۲-۲۹ انتقال اموال
در موردی که اموالی از یک حساب تاسیسات برق به حساب دیگر، از یک شرکت به شرکت دیگر مانند شرکت برق تهران به شرکت توانیر از یک قسمت عملیاتی به قسمت عملیاتی دیگر از حساب ۱۰۱ تاسیسات برق مشغول به کار به حساب تاسیسات برق نگاهداری شده برای استفاده اتی یا به حساب اموال غیربرقی انتقال و برگشت داده شود یا بالعکس، این عمل با برگشت دادن قیمت دفتری آنها از یک حساب به حساب دیگر، از یک شرکت به شرکت دیگر یا از یک قسمت عملیاتی به قسمت عملیاتی دیگر صورت می گیرد. هر مبلغی که در حسابهای ذخیره استهلاک بابت تاسیسات مورد انتقال منظور شده باید بر طبق تفکیک حسابهای مزبور برگشت و انتقال داده شود.
۲-۲-۳۰ تاسیسات انتقال و توزیع نیرو در این سیستم حسابداری
الف: تاسیسات انتقال عبارت است:
۱- کلیه اراضی، ساختمان های دستگاه های تبدیل و تجهیزاتی که از یک منبع اولیه تولید نیرو (مقصود نیروگاه یا نقطه تحویل نیرو در مورد برق خریداری شده می باشد) به منظور تغییر ولتاژ یا فرکانس برق به کار گرفته شده تا عمل انتقال نیرو به نحو موثر و مفید انجام یابد.
۲- کلیه اراضی، ساختمانها، خطوط، ایستگاه های تبدیل و انتقال نیرو لوازم و دستگاه های فشار قوی و تجهیزات حفاظتی و کنترل آنها بین مرکز تولید یا نقطه تحویل یا نقطه تحویل تا نقطه ورود به مرکز شبکه توزیع نیرو.
۳- کلیه خطوط و تجهیزاتی که هدف اولیه آن بالا بردن، ادغام یا اتصال منابع نیرو با یکدیگر باشد.
۲-۲-۳۱ خرید تاسیسات برق
مرحله بعدی در توسعه و پیشرفت صنعت برق در ایران مبتنی است بر فروش برق به موسسات صنعتی که قبلا برق مورد احتیاج خود را راسا تولید می کرده اند.
قرارداد فروش نیروی برق به واحدهای صنعتی که جانشین تولید برق خصوصی آنها می شود در بیشتر موارد ایجاب می نماید که محرک های اولیه و مولدها و سایر تجهیزات برقی واحدهای صنعتی مزبور خریداری شود.
۲-۲-۳۲ دارائی های غیرمشهود
تصور نمی شود که شرکت های برق در ایران در مورد دارائی های غیرمشهود متحمل هزینه به مقداری شوند که قابل توجیه برای طبقه بندی هزینه مزبور در حساب تاسیسات مشغول به کار باشد. لذا در این روش حسابداری، با توجه به شرایط خاص کار در شرکتهای برق، جهت هزینه دارائی های غیرمشهود تاسیسات برق مشغول به کار از قبیل هزینه های تاسیس، امتیازات و حق مخصوص، حق اختراع، اخذ پروانه و سایر حقوق ناشی از دارائی های غیرمشهود پیش بینی نشده است.
۲-۲-۳۳ دستورالعمل درآمد عملیات
برحسب این روش حسابداری طبقه بندی درآمدهای عملیات بر اساس موارد دوگانه ذیل خواهد بود:
۱- درآمدهای حاصله از فروش برق
۲- سایر درآمدهای عملیاتی برق
در این روش حسابداری، درآمدهای ناشی از فروش برق بر مبنای صورت حساب های مصرف برق مشترکین در هر سیکل حسابداری تعیین خواهد شد. مبالغ وصول شده از مشترکین بابت برق مصرفی ملاک تعیین درآمدها قرار نخواهد گرفت.
صورت حساب های مصرف برق باید در هر سیکل حسابداری برای کلیه مشترکین صادر و توزیع گردد. در مواردی که قرائت کنتر مشترک در یک سیکل بنا به دلایلی امکان پذیر می باشد باید صورتحساب مربوطه جهت برق مصرفی بر اساس براورد تنظیم گردد.
آمار و سوابق مربوط به درآمدهای حاصله از فروش برق و نیز مقدار کیلو وات ساعت برق فروخته شده در هر سیکل بایستی به نحوی نگهداری شود تا بدان وسیله امر مقایسه در مورد طبقات مختلف درامدها امکان پذیر گردد.

۲-۲-۳۴ فروش برق

۴۴۰- فروش برق خانگی
۴۴۱- فروش برق تجاری
۴۴۲- فروش برق صنعتی
۴۴۳- فروش برق کشاورزی
۲-۲-۳۵ فروش برق خانگی
این حساب شامل مبلغ خالص صورتحسابهای برقی مصرفی برای مقاصد خانگی خواهد بود.
اسناد و مدارک مربوطه باید به نحوی نگهداری گردد که مقدار کیلو وات ساعت برق فروش رفته و درآمد حاصله طبق هر تعرفه از جداول نرخ را معلوم نماید.

۲-۲-۳۶ فروش برق تجاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:47:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم